موفقیت، کموبیش در دسترس همهی کسانی که تلاش میکنند هست، اما قله موفقیت را کسانی فتح میکنند که از رهبری بیش از مدیریت استفاده میکنند.
حاصل تحقیقات ادوارد دمینگ نشان میدهد که حدود ۸۵ % خطاها، ناشی از وجود کاستیها در سیستمها و فرایندهاست تا اینکه ناشی از کارکنان باشد.
بهجای آزار کارکنان برای بهتر انجام دادن کارها، کارهای بهتری را برای انجام دادن به آنها بسپارید!
این امر مستلزم برخورداری از رهبری است!
هر گروه به یک مدیر احتیاج دارد اما درواقع وجود رهبر برای آنها ضروریتر است.
فهرست ده تفاوت شاخص بین این دو مفهوم را در زیر میتوانید مشاهده کنید:
۱. مدیر فکر میکند همهچیز را میداند اما رهبر گروه، دائماً در حال یادگیری است.
۲. مدیر جواب میدهد اما رهبر، به دنبال راهحل میگردد.
۳. مدیر بیشتر ازآنچه میشنود حرف میزند اما رهبر، بیشتر ازآنچه حرف میزند میشنود.
۴. مدیر هدایت میکند اما رهبر، تربیت میکند.
۵. مدیر انتقاد میکند اما رهبر، تشویق میکند.
۶. مدیر نقاط ضعف را شناسایی میکند اما رهبر، استعدادها را شناسایی میکند.
۷. مدیر میگوید «من»، اما رهبر میگوید «ما».
۸. مدیر دیگران را سرزنش میکند اما رهبر، به دیگران اعتماد میکند.
۹. مدیر از شخصیت خودش محافظت میکند اما رهبر، نقاط آسیبپذیر خود را شناسایی میکند.
۱۰. مدیر نتیجه را میخواهد اما رهبر، به عملکرد اهمیت میدهد.
تلاش کنیم هرروز ازنظر فکری و رفتاری رشد کنیم تا رهبر خوبی ابتدا برای خود و سپس برای خانواده، دوستان و کارمندان خود باشیم.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.