مفهوم باور اعتمادبهنفس
اغلب انسانها فکر میکنند اعتمادبهنفس یعنی «داشتن ایمان و اعتماد به تواناییهای خود»، برای مثال انسان خود را یک راننده ماهر بداند که درزمانی کوتاه، سریعتر از سایرین از مسیرهای سخت عبور کند یا دیگری خود را آشپز فوقالعادهای بداند که میتواند غذاهایی درست کند که همه از خوردن آن لذت ببرند و این احساس را اعتمادبهنفس بنامد.
اشکالی که این نگرش دارد این است که انسان فقط زمانهایی احساس مفید بودن و اعتمادبهنفس میکند که مشغول انجام دادن آن کارها است و در سایر اوقات چنین احساسی نخواهد داشت، درصورتیکه اعتمادبهنفس بایستی در همه حال همراه انسان باشد نهتنها در مواقعی خاص.
یک راننده ماهر وقتی میتواند بگوید دارای اعتمادبهنفس بالا است که بهعنوانمثال از قرار گرفتن در موقعیت دیگری مثل صحبت کردن در جمع هراسی نداشته باشد.
نبود این ویژگی عامل مهمی خواهد شد تا بسیاری از مردم، معتاد کارشان شوند و بیشتر وقتشان را در محل کار بگذرانند، به دلیل اینکه تنها زمانی احساس اعتمادبهنفس میکنند که در محل کار به سر میبرند و این امر باعث به هم خوردن تعادل در زندگیشان میشود.
آیا پیشآمده به موفقیتی دست پیدا کنید، مثلاً شاگرد اول کلاس شده باشید و ازنظر دیگران فرد بسیار موفقی باشید اما همچنان نسبت به خود احساس خوبی نداشته باشید و خود را فردی توانا و با اعتمادبهنفس بهحساب نیاورید؟
اگر قابلیت و توانایی کسب مقام، رتبه، شغل، پول و غیره همان خودباوری است پس چرا برخی با داشتن آن بازهم اعتمادبهنفس ضعیفی دارند؟
کسب موفقیت زمانی ارزشمند است که باعث افزایش احساس خوشبختی و اعتمادبهنفس شود. افراد زیادی وجود دارند که بسیار پولدار، معروف، مشهور و نامآورند اما احساس خوشبختی و اعتمادبهنفس نمیکنند. چرا؟ دلیل آن چیست؟ پس اعتمادبهنفس چیست؟
اعتمادبهنفس، باور انسان به «داشتن توانایی یادگیری و انجام کار» است نه صرف انجام دادن کار.
اعتمادبهنفس، حسی است درونی که انسان را متعهد میکند، تمام تلاش و کوشش خود را برای رسیدن به خواستهاش انجام دهد.
اعتمادبهنفس، انسان را نسبت به خود و آینده امیدوار میکند و این امر باعث میشود انسان هر کاری را که بخواهد انجام دهد، با میل و رغبت و لذت انجام دهد.
اعتمادبهنفس باعث میشود انسان لحظهها را غنیمت شمرد، از هیچ کوششی برای رسیدن به هدف مضایقه نکند، هر چه لازم باشد انجام دهد، از مشکلات نهراسد و آنها را وسیلهای برای رشد و شکوفایی تواناییهای خود بداند.
لحظهلحظهی افراد موفق و با اعتمادبهنفسِ بالا دارای ارزش است و تلاش برای بهرهبرداری از آن را بالاترین لذت برای خود میدانند.
فکر میکنم حالا تفاوت اعتمادبهنفس واقعی با آن احساس موقت، بیثبات و متغیر را فهمیده باشید؟ آن احساس، تنها در زمان رانندگی یا آشپزی یا بهطورکلی در حین انجام کار یا زمان رسیدن به نتیجه، وجود دارد اما اعتمادبهنفس، باوری پایدار است که ارتباطی به حصول نتیجه ندارد.
اگر انسان، اعتمادبهنفس خود را بر اساس کسب نتایج بنا کند، مسلماً دچار تزلزل خواهد شد اما اگر با تلاش و تحقیق، به هر آنچه میداند و میتواند، عمل کند، هیچوقت دچار ضعف و یأس نمیشود؛ زیرا «موفقیت» تنها دستیابی و کسب نتیجه نیست بلکه مهمتر از آن، تلاشی است که در جهت رسیدن به خواسته در مسیر تکامل انجام میدهد. این تکامل است که باعث تقویت خودباوری و اعتمادبهنفس میشود و میتواند انسان را خالق شاهکارهایی بدیع و بیهمتا نماید.
حُسنِ داشتن اعتمادبهنفس واقعی این است که اگر انسان نتوانست در زمینهای موفق شود، نهتنها مأیوس نمیشود بلکه این جرئت را پیدا میکند که با آگاهی و تجربه گذشته، تجربهی جدیدی را آغاز کند.
بهترین نوع اعتمادبهنفس آن است که بدانید و مطمئن باشید، اگر تصمیم بگیرید کاری را انجام دهید، حتماً آن را یاد خواهید گرفت و انجام خواهید داد.
بالاترین عاملی که میتواند انسان را در تقویت اعتمادبهنفس یاری کند، اعتماد و اعتقاد راسخ به قابلیتها و توانایی خود در یادگیری و انجام کارها است.
منبع: کتاب شاهکلیدهای مسیر تکامل
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.